این روزها هر خری مدعی خریت است اما از معنی بارکشی هیچ نمی داند
از خریت خود بیزارم وقتی می بینم قاطر های حرام زاده هم مدعی خریت شده اند
هر که پالانی بر پشت دارد بی درنگ اظهار خریت می کند و ما از یک عمر بارکشی خود شرمسار می شویم
گویی به ادعا، خریت معنا می شود نه به عمل
ما که به گوشت و پوست خویش واژه خر را معنا بخشیدیم و آبرو دادیم، از پدران خویش شرم داشتیم که خود را خر بخوانیم حال قاطرانی که حاصل پریدن خری بر پشت مادیانی هستند و ابتر و نا اصیل مدعی خریت شده اند
کسی نیست بگوید حرامزاده هوس داشتن یک مادیان دلیل نمی شود خریت را بدنام کنی
تو که عمری در تنعم به سر برده ای و از بار کشی جز پالانی ابریشمی بر پشت خویش هیچ نداری از خریت چه می دانی؟
اصلا شما حَکم! قضاوت کن ما که واژه خر را به گوشت و پوست معنا کردیم خرتریم یا این قاطر که زیر واژه بار می ماند چه رسد که کیسه ای بر پشتش بنهند
حال ماجرا به همین جا ختم نمی شود جدیدا شترها هم مدعی خریت شده اند
نمی دانم چه شده که هر ننه قمری این روزها عرعرنامه منتشر می کند تا خریت خود را عرضه کند اما عزیز دل من خریت به حرف نیست و به قول معروف به عمل بر آید نه به حرف
هر عرعری که نشانه خریت نیست!! در نسخ تاریخی آمده و این روزها گزارش شده که حتی موجودات دو پا هم عرعر می کنند بهتر از من خر
به کجا پناه ببریم ما خرها تا از شر گند کاریهای این همه موجودات مدعی خریت که خریت ما را ننگین ساخته اند، خلاص شویم
ما خر ها خسته شدیم بس که کارهایتان را به نام خریت به پای ما نوشتید
بر گرفته از کتاب خرنامه نوشته استاد خرالدوله