Saturday, February 5, 2011

چند جمله پشت کاميوني زيبا




لاستيك قلبمو با ميخ نگات پنچر نكن

*

بوق نزن ژيان

ميخورمت

*

بر در ديوار قلبم نوشتم ورود ممنوع

عشق آمد و گفت من بي سوادم

*

پشت يه ژيان هم نوشته بود

جد زانتيا

*

قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر

*

شتاب مكن،مقصد خاك است

*

رادياتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش

گر نداري باورم بنگر به روي آمپرم

*

تو هم قشنگي

*

کاش جاده زندگي هم دنده عقب داشت

*

سر پاييني برنده

سر بالايي شرمنده

*

داداش مرگ من يواش

*

كاش ميشد سرنوشت را از سر نوشت

*

تند رفتن که نشد مردي

چشم انتظارم كه برگردي

*

يا اقدس

يا هيچكس

*

زندگي نگه دار پياده ميشم

آيي بي وفا کجا ميري

اونطرفي که ورود ممنوعه


 
اي ماشين با مرام، نشو نامرد با ما

*

عشق يعني

بهش بگي دوسش نداري ؛

و بعد بري يه گوشه و حسابي گريه کني

*

محبت از درخت آموز که سايه از سر هيزم شکن هم برنميدارد

*

درياي غم ساحل ندارد

*

بابا تو ديگه کي هستي

*

قربون دل غريب پرستت

*

داداش، جون من يواش

*

خوش غيرت

*

بي تو هرگز ............ باتو ؟؟؟؟ عمرا

*

از عشق تو ليلي ........... رفتم زير تريلي

*

دنبالم نيا اسيرم مي شي

*

همه از مرگ مي ترسند من از رفيق نامرد

*

در پناه مولا

*

به مد پرستان بگو آخرين مد کفن است






No comments:

Post a Comment