زن مثل تلويزيونه
دوست دختر مثل موبايل
تو خونه تلويزيون تماشا ميكني
وقتي ميري بيرون موبايلتو ميبري
وقتي پول نداشته باشي تلويزيون خونه ات رو ميفروشي
وقتي پول بدست مياري گوشي موبايل رو عوض ميكني
بعضي وقتها از تلويزيون لذت ميبري
اما بيشتر اوقات با موبايل بازي ميكني
تلويزيون براي تمام عمرت مجانيه
اما اگه قبض موبايل رو پرداخت نكني
ارائه خدمات متوقف ميشه
تلويزيون بزرگ و گنده است و معمولا كهنه
اما موبايل خوشگل و باريك و خوشدسته و
هميشه ميشه همه جا با خودت ببريش
معمولا هزينه استفاده از تلويزيون منطقي و قابل قبوله
اما هزينه استفاده از موبايل زياده و هميشه هم بدهكاري
تلويزيون كنترل از راه دور داره
اما موبايل نداره
موبايل وسيله ارتباطي دوطرفه است
صحبت كردن و گوش دادن اما فقط بايد به
تلويزيون گوش بدي !چه بخواهي چه نخواهي
!!!! تلويزيون ويروس نداره اما موبايل
No comments:
Post a Comment