سفره عقد
زن :عزيزم اميد وارم هميشه عاشق بمانيم وشمع زندگيمان نوراني باشد
مرد: عزيزم کي نوبت کيک مي شه؟
روز زن
زن : عزيزم مهم نيست هيچ هديه اي برام نخريدي يک بوس کافيه
مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم اشپزي تو عاليه عزيزم شام چي داريم؟
روز مرد
زن :واي عزيزم اصلا قابلتو نداره کاش مي تونستم هديه بهتري بگيرم
مرد:حالا اشکال نداره عزيزم سال ديگه جبران مي کني چه بوي غذايي مي ياد
روز بعد از تولد بچه
زن:واي ماماني بازم گرسنه هستي , عزيزم شير خشک بچه رو نديدي
مرد: با دهان پرنه عزيزم نديدم , راستي عزيزم شير خشک چرا اينقدر خوشمزه است
چهل سال بعد
زن :عزيزم شمع زندگيمون داره بي فروغ ميشه ما پير شديم
مرد :يعني ديگه کيک نخوريم
دو ثانيه قبل از مرگ
زن :عزيزم هميشه دوستت داشتم
مرد: گشنمه
وصيت نامه
زن: کاش مجال بيشتري بود تا درميان عزيزانم مي بودم ونثارشان مي کردم تمام زندگي ام را
مرد:شب هفتم قرمه سبزي بديد
اون دنيا
زن : خطاب به فرشته ي مسئول :خواهش مي کنم ما را از هم جدانکنيد , نه نه عزيزم , خدايا به خاطر من وسر انجام موافقت مي شه مرد از جهنم بره بهشت
مرد :خطاب به دربان جهنم: حالا توي بهشت شام چي ميدن
No comments:
Post a Comment